. مقدمه
از هنگامیکه انسان پا به عرصه حیات در روی کرۀ خاکی گذاشت، همواره طبیعت او را به چالش کشیده است (کراوسمان[1] و همکاران، 2011) و همهساله مخاطرات طبیعی، خسارتهای گستردهای را بهویژه در کشورهای رو به توسعه باعث میشوند و شواهد موجود نیز حکایت از افزایش مداوم وقوع انواع بحرانهای طبیعی از نظر شدت و فراوانی دارند (آلدریچ[2]، 2012). بررسی تاریخ حیات کرۀ زمین نیز نشان میدهد که مدام حوادث ناخواستۀ طبیعی مانند سیل، زلزله، طوفان، رعدوبرق، رانش زمین، تگرگ و غیره زندگی انسانها را به چالش کشیده است. در این میان زلزله بهعنوان پدیدهای تکرارپذیر و غیرقابل پیشگیری در طول حیات کرۀ زمین همواره وجود داشته است. این بلای طبیعی همیشه بهعنوان خطری جدی جوامع انسانی را تهدید نموده و در اثر وقوع آن چهبسا شیرازۀ بسیاری از جوامع ازهمگسسته است (پاتون[3] و همکاران، 2010).
بنابراین همۀ جوامع در برابر عوارض بلایای طبیعی آسیبپذیر هستند و این میتواند کیفیت زندگی جوامع را دستخوش تغییر کند؛ ولی میزان این آسیبپذیری[4] از مکانی به مکان دیگر متفاوت است (اوگابوه[5] و همکاران، 2010). بافتهای روستایی نیز از ارکان مهم فضاهای سکونتگاهی در بستر طبیعت میباشند (راشد و ویکس[6]، 2003) که به دلایلی با آسیبپذیری بالایی روبهرو هستند. در اغلب موارد مخاطرات طبیعی، تأثیرات مخربی بر سکونتگاههای انسانی داشته و تلفات سنگین جانی و مالی بر ساکنان آن وارد میسازد (راشد و ویکس، 2003). هرساله با افزایش میزان وقوع مخاطرات طبیعی در جهان، افراد بیشماری بیخانمان میشوند. تنها در سال 2015 میلادی بالغبر 73954 نفر بر اثر بروز بلایای طبیعی در جهان جان خود و بیش از 2,9 میلیون نفر نیز سکونتگاههای خود را از دست دادهاند (ای ام-دات[7]، 2016). از طرفی بررسی آمار وقوع بلایای طبیعی و تلفات ناشی از این حوادث نشان میدهد که بخشی عمده از اینگونه حوادث را زلزله تشکیل داده است. بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی تنها در طول یک قرن گذشته بیش از 1150 مورد زمینلرزه مرگبار در 75 کشور جهان رخداده است (باترلوس[8] و همکاران، 2012) و طی دهه گذشته کشورهای آسیایی بیشترین تعداد قربانیان بلایای طبیعی را به خود اختصاص دادهاند (گوها ساپیر[9]، 2013).
کشور ایران نیز همواره به خاطر داشتن ساختارهای مکانی- فضایی ویژه، بحرانهای طبیعی زیادی را متحمل شده و یکی از آسیبپذیرترین نقاط جهان در برابر مخاطرات محیطی و ازجمله زلزله بوده است. بهعنوانمثال بررسی آمار موجود در تاریخ زلزلههای 100 سال اخیر کشور ایران نیز نشان میدهد که در طول یک قرن اخیر، حدود 21 زلزله بالای 5 ریشتر ثبتشده که درمجموع بالغبر 600000 نفر کشته داشته است. علاوه بر این حدود بیش از 660 روستا بهصورت صد درصد تخریبشده است. علاوه بر این از بین کل کشتهها نیز بیش از 72 درصد جانباختگان را افرادی تشکیل دادند که ساکن در جوامع روستایی بوده است (حیدری ساربان، 1393 به نقل از قاعد رحمتی و همکاران، 1392: 3). میزان آسیبپذیری فضاهای روستایی کشور به دلایلی نظیر زیرساختهای نامناسب و نابرابریهای اجتماعی- اقتصادی موجود، پایین بودن کیفیت مسکن، پایین بودن سطح استفاده از تکنولوژی، عدم رعایت ضوابط مکانیابی و غیره در مقابل مخاطرات طبیعی با رشد فزایندهای روبهرو است (واچینگر[10] و همکاران، 2013). پس از وقوع سوانح گوناگون و پیامدهای مالی و جانی متأثر از آن، انتخابهای مهمی پیش روی قرار دارد که از آن جمله تصمیمگیری در مورد چگونگی مداخله در سکونتگاههای روستایی و اتخاذ سیاستهای بازسازی است (گرگانی و رحیم بخش، 1393). بنابراین امروزه با توجه به آسیبپذیری روستاها در ابعاد مختلف مکانی- فضایی، سیاست اسکان مجدد یکی از انواع رویکردهای مدیریتی در برنامهریزی سکونتگاههای روستایی است که بهمنظور توسعۀ روستایی و به ویژه نظام بخشی به توزیع بهینۀ نقاط روستایی و تأمین امکانات و خدمات موردنیاز روستاییان و درنهایت حفاظت از روستاییان در برابر انواع خطرات مطرحشده است (اوگابوه و همکاران، 2010؛ پورطاهری و همکاران، 1390: 115). این مداخله به صورت چهار الگوی درجاسازی[11]، جابهجایی[12]، توسعه پیوسته[13] و یا تجمیع و ادغام[14] برای بازسازی روستاهای آسیبدیده یا تخریبشده است (نیاستی و گرگانی، 1397: 68 به نقل از: رحمتی، 1385).
در سیاست ادغام یا یکپارچهسازی مناطق سکونتی آسیبدیده، سکونتگاههای کوچک و متفرق، خصوصاً سکونتگاههایی که آسیب فراوانی را متحمل شدهاند و یا اینکه به علت تفرق زیاد از دیدگاه سرویسدهی مجدد و تأمین زیرساختهای جدید با اشکال اساسی روبهرو هستند در یک مکان جدید (بدون زمینه سکونت قبلی) مجتمع شده و یا چند روستا در یک روستای دیگر ادغامشده و بازسازی در آن مکان ویژه صورت میگیرد (رضوانی و همکاران،1392: 91)؛ اما در روش درجاسازی یا همان بازسازی، روستا در محل اصلی خود مورد بازسازی قرارگرفته است. عملیات درجاسازی (بدون تغییر مکان) بهمنظور ارتقای کیفی محیطزیست و زیرساختهای موجود و تهیه و تدارک خدمات اجتماعی و اجرای برنامههای اقتصادی جهت رفاه افراد لازم الإجرا است که بافت قبلی روستا بهصورت باغچه- منزل باشد و وابستگی خانوار به محوطه منزل موجود، زیاد باشد. در این روش ممکن است در نزدیکی سکونتگاه هیچگونه زمین مناسب برای بازسازی وجود نداشته باشد و یا نیازی به انتقال نباشد (رضوانی و همکاران،1392: 91). از دیگر شیوههای بازسازی در نواحی آسیبدیده، جابهجایی مراکز سکونتی تخریبشده است، که در این شیوه به علت حجم زیاد تخریبهای ایجادشده و یا به سبب حرکات شدید و ایجاد لرزشهای زمینی (در مورد زلزله)، در صورت مساعد و مناسب بودن اراضی پیرامون روستا، مکان سکونتی به نقطهای در جوار مکان قبلی انتقالیافته و اقدام به ساخت میکنند (رضوانی و همکاران،1392: 92). این الگو به دلیل مشکلات اجتماعی و اقتصادی در اولویت آخر اسکان مجدد قرار دارد (پتاکوا[15]، 2012).
اندیشمندان و محققین بسیاری معتقدند که در بین الگوهای فوق، تجمیع و ادغام دارای مزیت صرفهجویی اقتصادی در عرضه امکانات و خدمات است (افتخاری و بدری، 1382؛ فتحی و مطلق، 1389؛ منتظریون، 1390) بینش حاکم باعث شده که به پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیستمحیطی آن کمتر توجه شود. به نظر میرسد که این بیتوجهی سبب شده است که بهکارگیری و اجرای طرحهای جابهجایی و تجمیع سکونتگاههای روستایی با تغییر میزان آسیبپذیری آنان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیستمحیطی همراه بوده و روند رشد آسیبپذیری جامعه تحت تأثیر را در برابر سوانح آتی افزایش دهد (اورونی[16]، 2011). پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی یک جابهجایی بر اساس تصمیمی شتابزده، میتواند بر سرنوشت چند نسل حاکم باشد؛ بنابراین بهتر است تأمین ایمنی و کیفیت زندگی سکونتگاههای روستایی در اولویت قرار گیرد.
در اینجا ذکر این نکته نیز ضروری است که سیاستهای اسکان مجدد، به منظور توسعه روستایی بهویژه نظام بخشی به توزیع بهینۀ نقاط روستایی و تأمین امکانات و خدمات موردنیاز روستاییان مطرحشده است و بر دو موضوع رفاه و کیفیت زندگی تمرکز دارد (بایکن لوینت و نیج کمپ[17]، 2006؛ غفاری و همکاران، 1391: 113). درواقع یکی از رویکردهای نوین به مفهوم توسعه، مطرحشدن شاخصهای کیفیت زندگی است. یک محیط باکیفیت بالا، احساس رضایتمندی و رفاه را به جمعیتش (لانسینگ و مارانس[18]، 1969) از طریق خصوصیات کالبدی، اجتماعی یا اقتصادی منتقل میکند (جی و هوکاو[19]، 2006؛ پول[20]، 1997)، که توجه به این شاخصها را در اجرای سیاستهای مذکور ضروری کرده است.
کیفیت زندگی مفهومی پیچیده و چندبعدی است که تحت تأثیر مؤلفههایی همچون زمان و مکان و ارزشهای فردی و اجتماعی قرار دارد و وضعیت آن به میزان توسعهیافتگی جوامع وابسته است (رضوانی و منصوریان، 2013: 148). برخی آن را بهعنوان قابلیت زیست پذیری یک ناحیه، برخی دیگر بهعنوان اندازهای برای میزان جذابیت و برخی بهعنوان رفاه عمومی، بهزیستی اجتماعی، شادکامی و مواردی ازایندست تعبیر کردهاند (اپلی و منون[21]، 2008). در چند دهه اخیر، شناخت، اندازهگیری و بهبود کیفیت زندگی از اهداف عمده افراد، محققان، برنامه ریزان و دولتها بوده است. (رضوانی و منصوریان، 1387: 2؛ قالیباف و همکاران، 1388: 163).
مرور ادبیات تحقیق نشان میدهد که محققان، سیاستگذاران و برنامهریزان در خصوص نیاز به مطالعه کیفیت زندگی در نواحی روستایی با یکدیگر توافق دارند. این مطالعات غالباً وظایفی کلیدی از قبیل آگاه کردن شهروندان، گروههای اجتماعی و سیاستگذاران از روندهای کیفیت زندگی را بر عهدهدارند. نتایج مطالعات کیفیت زندگی میتواند به ارزیابی سیاستها، رتبهبندی مکانها، تدوین استراتژیهای مدیریت و برنامهریزی روستایی کمک کند و درک و اولویتبندی مسائل اجتماع را برای برنامهریزان و مدیران بهمنظور ارتقای کیفیت زندگی ساکنین این نواحی تسهیل سازد (لی[22]، 2008). علاوه بر این، مطالعات کیفیت زندگی میتواند به شناسایی نواحی مسئلهدار، علل نارضایتی مردم، تأثیر فاکتورهای اجتماعی - جمعیتی بر کیفیت زندگی و پایش و ارزیابی کار آیی سیاستها و استراتژیها درزمینۀ کیفیت زندگی منجر شود (سانتوس و مارتینز[23]، 2007). عواملی از قبیل بروز سوانح و حوادث طبیعی، کاهش اشتغال و درآمد، فاصله زیاد و انزوای جغرافیایی، تغییر بافت و ساختار جمعیتی و ... اجرای سیاستهای لازم برای بهبود کیفیت زندگی روستایی را با چالشهای جدی مواجه میکند (پاپانیکولائو[24] و دیگران، 2012).
بررسی تجارب مختلف درزمینۀ اسکان مجدد نیز حاکی از آن است که به علت فقدان قوانین و دستورالعملهای مربوط به چگونگی مداخله در سکونتگاههای روستایی و از سویی نبود تعریفی فراگیر از مفاهیم درجاسازی و جابهجایی در سیاستهای مداخلهای، ابهام در کاربرد این رویکردها و عدم مشارکت روستاییان در فرایند بازسازی روستای جدید، پیامدهای جابهجایی بهگونهای بوده که عموماً بازماندگانی که جابهجا شدهاند، از جابهجایی رضایت نداشته و جابهجایی اغلب به از دست دادن خوداتکایی و حس تعلق به مکان در روستاییان و در مواردی خالی از سکنه ماندن واحدهای احداثی در روستای جدید، منجر شده است (مسگری هوشیار، 1387)، از طرفی چنانچه جابجایی و اسکان مجدد سکونتگاههای روستایی بدون ارائۀ آگاهیهای لازم به روستاییان و جلب اعتماد آنان صورت پذیرد، مشکلات فوق را دوچندان مینماید. به عبارتی سرمایههای اجتماعی ساکنان روستاهای زلزلهزده در صورت شناخت و هدایت میتواند فرآیند اسکان مجدد را تسریع و تسهیل نموده و در غیر این صورت طرحهای اسکان مجدد را با شکست مواجه میسازد؛ بنابراین در اجرای این سیاستها، توجه به تمام جنبههای مثبت و منفی ضروری بوده تا سیاستی انتخاب شود که بهترین عملکرد را بر کیفیت زندگی افراد داشته باشد.
جدول 1- مزایا و معایب راهبردهای اسکان مجدد
سیاستها
|
مزایا
|
معایب
|
تجمیع
|
امکانات دهی بهتر، امکان برنامهریزی با نظم و ترتیب در ساختوساز، تمرکز جمعیت، تحرک اقتصادی، بهبود شرایط فرهنگی، کاهش خطرات آتی
|
دور افتادن برخی از روستاها از اراضی کشاورزی، از بین رفتن فعالیتهای معیشتی، ناهمگونی اجتماعی
|
جابهجایی
|
برنامهریزی و طراحی بهتر، کاهش خطرات آتی، نظم و ترتیب در ساختوساز
|
دور افتادن روستاها از اراضی کشاورزی
|
درجاسازی
|
حفظ هویت روستا، دسترسی به امکانات زیربنایی، دسترسی به امکانات خدماتی
|
عدم امکان بازسازی به نحو مطلوب، تغییر در شغل افراد، تغییر در میزان درآمد، تغییر کاربری زراعی، تخریب مراتع، تغییر در الگوی مسکن روستایی
|
مأخذ: پهلوانزاده و همکاران، 1391: 101
بررسی تجربیات سایر کشورها و نیز تحقیقات انجامگرفته، ضروریترین نیاز هر پروژه تحقیقاتی و پژوهشی است که باید موردمطالعه قرار گیرد. تاکنون مطالعات متعددی در زمینۀ بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیستمحیطی اجرای طرحهای اسکان مجدد صورت گرفته است در جدول شماره 2 به خلاصهای از این تحقیقات اشارهشده است.
جدول 2- خلاصهای از مطالعات صورت گرفته پیرامون اثرات اجرای سیاستهای بازسازی مناطق آسیبدیده
پژوهشگر
|
نتایج
|
لوچی[25] (2014)
|
اقدام به بررسی عوامل مختلف تأثیرگذار بر اسکان مجدد در زلزله کشور ژاپن نموده و به این نتیجه رسیدند که تعامل بین دولت و مردم آسیبدیده، تعامل خانوادهها با یکدیگر، سرعت برنامهریزی و دینامیک ارتباطی جامعۀ روستایی در موفقیت الگوهای اسکان مجدد نقش مثبت و سازنده داشته است.
|
فلمینگ[26] و همکاران (2014)
|
بهصورت تجربی اقدام به بررسی نتایج زلزله در میان روستاییان زلزلهزده کشور شیلی در سال 2010 نموده و به این نتیجه رسیدند که رابطۀ متقابلی بین میزان سرمایه اجتماعی و ازجمله روابط متقابل، رعایت هنجارهای اجتماعی، نوع نگرش مردم به همدیگر و مشارکت روستاییان در بازسازی و مرمت روستاهای حادثهدیده از زلزله وجود دارد.
|
حسن افراخته (1376)
|
در برنامهریزی توسعه همهجانبه روستایی لازم است بهطور همزمان به جنبههای اصلی توسعه یعنی جنبههای اقتصادی، اجتماعی، رفاهی و ساماندهی توجه کافی مبذول شود و مشارکت فعال افراد بومی، هم در تصمیمگیری و هم در اجرا تأمین گردد.
|
رکنالدین افتخاری و بدری،1382
|
به دلیل عدم توجه جدی به امور اشتغالزایی و محدودیت منابع آبوخاک از یکسو و نابرابری در بهرهمندی از فرصتهای شغلی محدودی که در بخش خدمات دولتی ایجادشده از سوی دیگر، اجتماعات جابهجاشده به بهرهبرداری مجدد منابع موجود در مکانهای قبلی روی آورده و همچنان به مهاجرتهای فصلی به سایر مکانها ازجمله شهرهای بزرگ ادامه میدهند.
|
تقوایی و همکاران،1388
|
نتایج تحقیق نشاندهنده آن است که توجه به معماری بومی و سننی هر منطقه و حتی هر روستا ضمن بررسی و در نظر گرفتن عوامل مؤثر بر شکل کالبد سکونتگاههای روستایی میتواند منجر به خلق فضایی باکیفیت و متناسب با نیازهای زندگی روستانشینان در چارچوب عوامل مادی و معنوی گردد.
|
محمدی استاد کلایه و همکاران،1391
|
در بررسی روستاهای جابهجاشده شرق استان گلستان دریافتند که اجرای الگوهای اسکان مجدد در این روستاها منجر به بهبود ابعاد کیفت زندگی و ازجمله متغیرهایی مانند اعتماد اجتماعی، همزیستی و غیره؛ که بهعنوان فصل مشترک کیفیت زندگی و سرمایۀ اجتماعی هستند، شده است
|
فال سلیمان و همکاران،1391
|
پس از بررسی مساکن روستایی در منطقۀ موردمطالعه و روند به سازی آن، فضاهای روستایی اولویتدار از میان 357 کانون روستایی شهرستان تعیین شد که باید در رأس توجه سازمانهای مربوطه برای انجام مقاومسازی قرارگیری. نتایج تحقیق نشان میدهد روستاهای حدفاصل شهرهای زهان و اسفدن (یعنی افین) و غربیترین روستای شهر قائن (یعنی شهرک هاشمیه) قرار میگیرد؛ در اولویت دوم: روستاهای واقع در بین شهرهای اسفدن، حاجیآباد (بهویژه جنوب) و زهان قرار دارد.
|
پهلوانزاده و همکاران،1391
|
نتایج بررسیها در شهر پیش کمر نشان داد 73 درصد پاسخگویان از کیفیت زندگیشان بعد از تجمیع روستاها به شهر راضی و تنها کمتر از 4 درصد افراد از کیفیت زندگیشان ابراز نارضایتی کردند. ارزیابی رضایت از قلمروهای مورداستفاده در این مطالعه نشان میدهد که پاسخدهندگان در شهر پیشکمر بیشترین میزان رضایت را از قلمرو آموزش و کمترین میزان رضایت را از قلمرو اشتغال داشتهاند.
|
رضوانی و همکاران،1392
|
با توجه به اهمیت کیفیت زندگی در توسعه و بهزیستی اجتماعات انسانی، لازم است در طرحهای اسکان مجدد علاوه بر مکانیابی بهینه روستایی، اثرات و پیامدهای آن بر وضعیت کیفیت زندگی روستاییان موردتوجه ویژه قرار گیرد، تا ضمن شناسایی نقاط قوت و ضعف این طرحها، بهبود وضعیت رفاه ساکنین از جنبههای مختلف ارتقا یابد.
|
محمدی استاد کلاته و همکاران
(1393)
|
نتایج پژوهش نشان داده است که بین الگوهای جابجایی و جابجایی توأم با ادغام با متغیرهای توسعۀ اجتماعی و ازجمله سرمایۀ اجتماعی رابطه وجود دارد.
|
حاجی نژاد و همکاران،1394. الف
|
نتایج پژوهش نشان میدهد تجمیع روستاها توانسته بهبود چشمگیری در کیفیت زندگی ساکنان روستایی ایجاد کند. در چهار مجتمع موردمطالعه بهجز در شاخص درآمد و ثروت در 9 شاخص دیگر روند مثبتی مشاهده میشود که این به دلیل عدم توجه به امر اشتغالزایی و نابرابری در بهرهمندی از فرصتهای شغلی از یکجهت و محدودیت منابع آبوخاک از سوی دیگر است.
|
حاجی نژاد و همکاران،1394. ب
|
یافتههای تحقیق نشان میدهد که در بین معیارهای منتخب برای بررسی پیامدهای راهبردهای اسکان مجدد میزان انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی، احساس تعلق مکانی، تغییر الگوی مساکن و دسترسی به خدمات در رویکرد درجاسازی بهتر و مناسبتر از رویکرد جابجایی است، در صورتی که در معیارهای همچون تغییر شغل، میزان درآمد، تخریب مراتع، تغییر کاربری اراضی زراعی رویکرد جابجایی مناسبتر است.
|
محمدی استادکلایه و همکاران (1396)
|
بین الگوهای اسکان مجدد در زمینه میزان تغییرات زیست پذیری، تفاوت معناداری وجود ندارد. مهمترین یافته تحقیق بدین قرار است که فارغ از انتخاب هر الگویی برای اسکان مجدد، توجه به وجود شرایط زیستی در محل جدید جهت قرار گرفتن شرایط کار و زندگی مردم در یک سکونتگاه زیست پذیر از بیشترین اهمیت برخوردار است و باید تلاش برنامه ریزان بر فراهم ساختن کیفیت مناسب زندگی در سکونتگاه جدید – با هر الگویی از اسکان مجدد- باشد.
|
حیدری ساربان و همکاران (1395)
|
بین الگوهای اسکان مجدد تفاوت معنیداری در سطح 0.000 در زمینه میزان تغییرات سرمایۀ اجتماعی وجود داشته است. علاوه بر این یافتههای پژوهش نشان داد که میزان سرمایۀ اجتماعی در الگوی بازسازی بیشتر از دو الگوی دیگر است. علاوه بر این سطح همبستگی متغیرهای مشارکت همبستگی و انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب برابر با 0.795، 0.354 و 0.324 بوده است.
|
نیاستی و گرکانی (1397)
|
بررسیها نشاندهندۀ افزایش میزان آسیبپذیری شهر فراغی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کاهش میزان آسیبپذیری کالبدی – محیطی آن نسبت به سه روستا است. ازآنجاکه کاهش آسیبپذیری منوط به کاهش خسارات در تمامی ابعاد است؛ نتایج این پژوهش نشان میدهد، بازسازی پس از سیل 1384 استان گلستان نهتنها در کاهش میزان آسیبپذیری شهر فراغی نسبت به سه روستای موردبررسی، موفق نبوده بلکه بر روند رو به رشد آسیبپذیری آن مؤثر بوده است.
|
همانطور که عنوان شد در رابطه با اثرات اسکان مجدد مطالعات متعددی انجام شده است اما در رابطه با منطقه موردمطالعه به استثنا مطالعات محدود بهعملآمده از سوی سازمانها و نهادهای مختلف در بعضی از روستاهای منطقه تاکنون تحقیقات دقیق علمی و درعینحال گستردهای در این زمینه صورت نگرفته است. در مطالعۀ حاضر با ارزیابی اثرات راهبردهای اسکان مجدد پس از رویداد زلزله در بهبود کیفیت اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و فضایی کالبدی زندگی روستائیان با استفاده از شاخصهای ذهنی، سطوح رضایت در 11 شاخص موردبررسی قرارگرفته است؛ که در مطالعات گذشته کمتر به آن توجه شده است.
شهرستان قاینات و زیرکوه دارای گسلهای فعال زیادی است. گسلهای کریزان، دشت بیاض و چاهک تابهحال خسارتهای جانی و مالی فراوان به همراه داشتهاند. در طی صدسال اخیر در این منطقه 15 زلزله به بزرگی 5 تا 4/7 ریشتری به وقوع پیوسته و بیشترین تعداد زلزلههای خراسان بزرگ مربوط به این منطقه بوده است و این در حالی است 9/67 درصد مساکن منطقه کمدوام میباشند (رجبی،1384: 279). شهرستان زیرکوه در استان خراسان جنوبی یکی از مناطقی است که در پی وقوع زلزله شدید 20 اردیبهشت 1376 با شدت 1/7 ریشتر، دچار آسیبدیدگیهای شدید جانی، مالی و اجتماعی گردید. به دنبال وقوع این زمینلرزه، بنیاد مسکن انقلاب اسامی خراسان که متولی ساختوساز روستاهای سانحه دیده است، به دلیل محدودیت امکانات و عدم وجود توان اجرایی کافی و مناسب در ارائه خدمات و امکانات بهتمامی روستاهای بخش زیرکوه از یکسو و دورافتادگی، پراکندگی و جمعیت اندک و تعدد روستاهای تخریبشده از سوی دیگر، سیاست تجمیع و ادغام که ظاهراً دارای مزیتها و صرفههای اقتصادی در جهت ارائه خدمات و امکانات است را موردتوجه قرارداد. بر این اساس بینش حاکم بر اجرای طرحهای تجمیع و ادغام باعث شده که پیامدها و عواقب اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی آن کمتر موردتوجه قرار گیرد (سعیدی و حسینی حاصل، 1388: 122). طبق مستندات و صورتجلسههای موجود و اظهارات دستاندرکاران و کارشناسان، در بخش زیر کوه روستاهایی قرار بود در هم تجمیع و ادغام گردند تعداد 27 روستا در 14 مجتمع بوده است اما از این تعداد در حال حاضر فقط 13 روستا در 4 مجتمع به نامهای حاجیآباد، بارنجگان، مهمانشهر و گمنج به مرحلۀ اجرا درآمدهاند. طراحی و اجرای ضربالاجلی طرحهای تجمیع توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی به خاطر ضرورت رسیدگی بهموقع به روستاهای آسیبدیده سبب شده است که به برخی از عوامل اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی و رضایتمندی روستاییان از کیفیت زندگی در مجتمعهای زیستی توجه کافی نگردد و درنتیجه ضمن بروز آثار سوء و نامطلوب، از میران موفقیت برخی از این طرحها کاسته شود (ایزدی خرامه، 1376: 12).
رضایت از کیفیت زندگی در واحد سکونتگاهی به ساختارها و عوامل سازنده آن نظیر تسهیلات ویژگیهای کالبدی، حملونقل و... بستگی دارد (پول، 1997) اما در طرحهای بازسازی بهموازات تأمین نیازهای ساکنان روستایی متضرر از سانحه طبیعی، به بخشی از الزامات کیفی بیتوجهی میشود؛ به این معنا که در فرآیند اجرای پروژه بازسازی روستاهای آسیبدیده به شیوه تجمیع و ادغام، به دلیل غلبه رفع نیازهای اولیه، به پارهای از ملاحظات کیفی توجه نمیشود. این امر باعث میشود که در یک فرآیند کوتاهمدت، محیط سکونتی با مشکلات فراوانی مواجه شود که منجر به نارضایتی ساکنان روستایی از محیط زندگی میگردد. لذا بررسی سیاستهای اجرایی و تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و کالبدی که طرحها (ادغام، تجمیع، درجاسازی) بر کیفیت زندگی روستاییان داشته، ضروری است.
لذا در مطالعۀ حاضر با ارزیابی نتیجه سیاستهای اسکان مجدد پس از رویداد زلزله در بهبود کیفیت اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و فضایی کالبدی زندگی روستائیان با استفاده از شاخصهای ذهنی، سطوح رضایت در شاخصهای 11 گانه موردبررسی قرارگرفته است. بر این اساس، مدل مفهومی برای ارزیابی و سنجش میزان رضایتمندی کیفیت زندگی ناشی از سه راهبرد تجمیع و ادغام، جابجایی و بازسازی روستاهای آسیبدیده واقعشده در شهرستان زیرکوه تهیهشده که در شکل 1 نشان دادهشده است:
شکل 1- مدل مفهومی پژوهش (مأخذ: یافتههای پژوهش، 1397)
بنابراین هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثرات جابجایی، تجمیع یا ادغام و درجاسازی یا بازسازی روستاهای آسیبدیده از زلزله 1376 در شهرستان زیرکوه بر کیفیت زندگی ساکنین محلی از طریق مطالعه شاخصهای ذهنی است و پرسشهای تحقیق شامل موارد زیر است:
- راهبردهای اجرایی پس از زلزله (جابجایی، تجمیع یا ادغام و درجاسازی یا بازسازی) چه تأثیری بر کیفیت زندگی روستاییان داشته است؟
- بیشترین و کمترین تغییر مثبت مربوط به کدام شاخصهای کیفیت زندگی است؟
- آیا تفاوت معنیداری بین میزان رضایتمندی از شاخصهای کیفیت زندگی در الگوهای اسکان مجدد وجود دارد؟
2- مواد و روشها
2-1- محدوده موردمطالعه
شهرستان زیرکوه در شمال شرقی استان خراسان جنوبی قرار دارد و مرکز آن شهر حاجیآباد است. این شهرستان از شمال با خراسان رضوی و از جنوب با شهرستان در میان از غرب با شهرستان قاین و از شرق با افغانستان همسایه است. شهرستان زیرکوه شامل 3 بخش، 6 دهستان، و دو شهر به نامهای زهان و حاجیآباد است. تعداد کل آبادیهای این شهرستان 138 آبادی بوده که از این تعداد 103 آبادی دارای سکنه و 35 آبادی خالی از سکنه است (معاونت برنامهریزی استانداری خراسان جنوبی، 1393). محدوده موردمطالعه در این تحقیق نواحی روستایی آسیبدیده در اثر زلزله اردیبهشتماه 1376 است که 6 روستای پردان، پایهان، افین، مهمان شهر، اردکول، دارج علیا با اجرای راهبردهای سهگانه اسکان مجدد (تجمیع، جابهجایی و درجاسازی یا بازسازی) بهعنوان نمونه انتخابشده است. موقعیت شهرستان زیرکوه و روستاهای نمونه در تقسیمات سیاسی بالاتر در شکل 2 نشان دادهشده است.
شکل 2- موقعیت روستاهای نمونه در منطقه موردمطالعه. (مأخذ: استانداری خراسان جنوبی، 1395)
2-2- روش تحقیق
روش انجام تحقیق با توجه به ماهیت کار، توصیفی- تحلیلی است. در بخش اول جهت تعیین معیارهای مناسب با مطالعه اسناد کتابخانهای به بررسی نظریههای پیرامون کیفیت زندگی و اسکان مجدد پرداخته، سپس با تلفیق آنها، معیارهای بررسی سطح کیفیت زندگی سکونتگاههای روستایی جابهجاشده یا تجمیع شده انتخاب شد.
در بخش دوم به شیوه میدانی با استفاده از ابزارهای مشاهده و پرسشنامه، دادههای موردنیاز گردآوریشده است. ازآنجاکه امکان تکمیل پرسشنامه برای تمامی روستاییان ممکن نبود، با کمک شیوههای دقیق آماری نمونهای از این حجم انتخاب شد تا بتوان نتایج بهدستآمده از آن را با ضریب اطمینان قابل قبولی بهکل جامعه آماری تعمیم داد. واحد تحلیل روستاییان آسیبدیده از زلزله است. جامعه آماری تحقیق روستاییان آسیبدیده در زلزله سال 76 بخش زیرکوه در 6 روستای پردان، پایهان، افین، مهمان شهر، اردکول، دارج علیا با 903 خانوار است؛ بنابراین جهت تعیین تعداد پرسشنامه موردنیاز (حجم نمونه) در تحقیق حاضر از فرمول کوکران استفادهشده است. با توجه به رابطۀ کوکران (سطح اطمینان 95 درصد و ضریب خطای 0,05) تعداد 144 خانوار بهصورت تصادفی ساده برای تکمیل پرسشنامه انتخاب و دادهها جمعآوری و تحلیل شد. پرسشنامههای مورداستفاده اساساً از سؤالات بسته با پاسخهای در طیف لیکرت پنج مقیاسی (خیلی (5) تا خیلی کم (1)) استفاده شد و سؤالات در محدوده 11 قلمرو عمده زندگی تعریف شدند. برای روایی آن چندین نسخه از آن را در اختیار گروهی از متخصصان شامل اساتید دانشگاه و کارشناسان مربوطه قرار گرفت و اصلاحات لازم بر حسب پیشنهادهای آنها انجام شد. پس از جمعآوری پرسشنامه و برای سنجش پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفادهشده است. با توجه به اینکه میزان آلفا در این متغیر بالای 7/0 است، پایایی آنها قابلقبول و مناسب ارزیابی میگردد. جدول شماره 4 مقادیر آلفای کرونباخ را در ابعاد مختلف کیفیت زندگی روستایی نشان میدهد.
پس از تکمیل پرسشنامهها و رفع نواقص احتمالی، اطلاعات موردنیاز از پرسشنامهها استخراجشده و در گام دیگر با استفاده از نرمافزار spss و انجام شیوههای مختلف آماری (آمار توصیفی و استنباطی) موردبررسی و تجزیهوتحلیل آماری قرار گرفت. جهت بررسی نرمال بودن توزیع دادهها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد. در پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر سیاستهای اجرایی پس از زلزله در کیفیت و استانداردهای زندگی روستاییان، با توجه به نوع دادهها از آزمونهای تی تک نمونهای و تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده گردید.
جدول 3- ویژگیهای جمعیتی روستاهای موردمطالعه در سال 1395
نام آبادی
|
دهستان
|
سیاست اجرایی
|
جمعیت کل
|
خانوار
|
نمونه
|
پردان
|
زهان
|
جابهجایی
|
426
|
134
|
23
|
پایهان
|
زهان
|
363
|
136
|
23
|
افین
|
افین
|
تجمیع
|
372
|
402
|
39
|
مهمان شهر
|
زیرکوه
|
343
|
98
|
21
|
اردکول
|
زیرکوه
|
بازسازی
|
355
|
110
|
22
|
دارج علیا
|
زیرکوه
|
84
|
23
|
16
|
مأخذ: مرکز آمار ایران، 1395 و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی خراسان جنوبی، 1395
در این مطالعه با توجه به شاخصهایی که در مرور پیشینه تحقیقات به دست آمد، مجموعهای از شاخصها بهعنوان شاخصهای تأثیرگذار بر کیفیت زندگی روستاییان تعیین و موردتوجه قرارگرفته است. این شاخصها را میتوان در چهار بعد کلی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- فضایی و بستر طبیعی طبقهبندی نمود که هریک دربرگیرنده گویههای متعددی است. در جدول 4 شاخصهای موردبررسی به تفکیک بیانشده است.
جدول 4- شاخصهای موردبررسی به تفکیک ابعاد کیفیت زندگی و مقدار آلفای کرونباخ
ابعاد
|
شاخصها
|
گویهها
|
مقدار آلفا
|
اقتصادی
|
کیفیت اشتغال
|
دسترسی به فرصتهای شغلی، ثبات شغلی، رضایت از نوع شغل، رضایت از میزان درآمد
|
0.694
|
کیفیت درآمد و ثروت
|
ثبات درآمد، میزان پسانداز، میزان تنوع منابع درآمدی، میزان سطح زیر کشت، میزان تنوع منابع درآمدی، میزان درآمد از فعالیتهای کشاورزی
|
اجتماعی –فرهنگی
|
کیفیت آموزش
|
میزان دسترسی به امکانات آموزشی، میزان کیفیت آموزش، وجود مقاطع تحصیلی مختلف
|
0.777
|
کیفیت سلامت و امنیت
|
میزان دسترسی به خدمات بهداشتی-درمانی، میزان کیفیت خدمات بهداشتی- درمانی، سلامت جسمانی و روانی، امید به آینده، عدالت اجتماعی، برابری فرصتها، برخورداری از امنیت اجتماعی
|
کیفیت مشارکت
|
امکان شرکت در امور سیاسی، امکان شرکت در ساختوسازها، امکان عضویت در نهادهای اجتماعی، احساس تعلق و مالکیت نسبت به روستا
|
کیفیت اوقات فراغت
|
داشتن سرگرمی مناسب، دسترسی به امکانات ورزشی، دسترسی به امکانات فرهنگی – هنری، میزان توانایی جهت مسافرت، میزان دیدوبازدید از اقوام
|
کیفیت انسجام اجتماعی
|
وجود رابطه فامیلی، برقراری رابطه فامیلی، کمک و همیاری در امور کشاورزی، شرکت در مراسم عمومی، وجود رابطه همسایگی، میزان همگنی اجتماعی و فرهنگی ساکنان
|
کالبدی -فضایی
|
کیفیت مسکن
|
کیفیت مصالح، میزان تجهیزات و امکانات، میزان نظارت بر ساختوساز، وضعیت قانونی زمین، متناسب بودن ابعاد مسکن با تعداد خانوار، مصون بودن فضای داخلی از دید بناهای مجاور
|
0.786
|
کیفیت زیرساختها
|
میزان برخورداری از برق سراسری، برخورداری از آب آشامیدنی سالم، برخورداری از تلفن، میزان کیفیت راههای ارتباطی و حملونقل، دسترسی به منابع انرژی
|
کیفیت محیط
|
میزان پاکیزگی و نظافت روستا، کیفیت جمعآوری و دفع زباله در روستا، کیفیت دفع آبهای سطحی
|
بستر طبیعی
|
کیفیت زمین
|
میزان شیب زمین، جهت شیب زمین، میزان حاصلخیزی خاک، میزان مقاومت خاک، میزان آبهای زیرزمینی، فاصله از گسلها، فاصله از مسیلها
|
0.713
|
متغیر کیفیت زندگی
|
52 سؤال
|
0.885
|
مأخذ: پهلوانزاده و همکاران (1391)، حاجی نژاد و همکاران (1394)، محمدی استادکلایه و همکاران (1391)، محمدی استادکلایه و همکاران (1396)، عنابستانی و همکاران (1395)، حیدری ساربان و همکاران (1395)؛ Peek et al, 2018; Zahran et al, 2015; Sharifi et al, 2017
3- نتایج و بحث
نتایج حاصل از توصیف ویژگیهای نمونه موردمطالعه نشان میدهد که بیشتر پاسخگویان (74.1) مرد هستند و بین 32 تا 48 سال سن دارند. بیش از 67.9 درصد پاسخگویان دارای تحصیلات پایینتر از دیپلم هستند که از این میان 5.5 درصد آنان بیسواد، 18.5 درصد تحصیلات ابتدایی، 14.4درصد تحصیلات سیکل، 29.5 درصد افراد دارای تحصیلات دیپلم، 8.9 درصد افراد دارای تحصیلات فوقدیپلم و 21.9 درصد دارای تحصیلات لیسانس و فوقلیسانس هستند.
3-1- بررسی شاخصهای کیفیت زندگی در نقاط روستایی نمونه
همانطور که در روششناسی اشاره شد جهت بررسی میزان تأثیر اجرای سیاستهای اسکان مجدد در بعد عینی کیفیت زندگی روستاییان در منطقه موردمطالعه از 11 شاخص در قالب چهار بعد اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، کالبدی- فضایی و بستر طبیعی استفاده شد. در این رابطه از پاسخگویان خواستهشده بر مبنای گویه های ذکرشده، میزان رضایت خود از شاخصهای موردنظر را در طیف 5 گزینهای لیکرت بیان نمایند.
برای بررسی بعد اقتصادی کیفیت زندگی در روستاهای نمونه از 10 گویه در قالب دو شاخص کیفیت اشتغال و کیفیت درآمد و ثروت استفاده شد. با توجه به نتایج بهدستآمده میانگین دو شاخص کمتر از میانه نظری (یعنی 3) است. میزان رضایت پاسخگویان از شاخص کیفیت درآمد و ثروت با میانگین 2.036 در سطح پایین محاسبهشده است. این امر میتواند با میزان بدهی افراد به بانکها و مؤسسات مالی مرتبط باشد. در کل نیز در بعد اقتصادی با میانگین 2.15 کمترین میزان رضایت پاسخگویان از شرایط موجود وجود داشته است؛ که عدم رضایت از ابعاد اقتصادی طرح اسکان میتواند به علت افزایش فاصله بین محل سکونت و محل فعالیت و همچنین افزایش هزینهها و کاهش سطح بهرهوری نیروی کار است. یکی از مهمترین عوامل اثرگذار در این مسئله، در نظر نگرفتن شرایط طبیعی منطقه بهویژه محدودیت منابع آبوخاک و عدم تو جه به امر اشتغالزایی در طرح اسکان و مکانیابی روستاها است. بهطورکلی جابهجایی روستاها تأثیر مثبتی در افزایش اشتغال نداشته است بهگونهای که بررسی دیدگاه مردم در خصوص بهبود وضعیت اشتغال نشان میدهد که کمتر از 28.6 درصد از پاسخگویان معتقد به بهبود فرصتهای اشتغال در محل جدید میباشند.
برای بررسی بعد اجتماعی- فرهنگی کیفیت زندگی در روستاهای نمونه از 21 گویه در قالب 5 شاخص کیفیت آموزش، کیفیت سلامت و امنیت، کیفیت مشارکت، کیفیت اوقات فراغت و کیفیت انسجام اجتماعی استفاده شد. با توجه به نتایج بهدستآمده میانگین دو شاخص کیفیت اوقات فراغت و کیفیت آموزش کمتر از میانه نظری (یعنی 3) است که میتواند به خاطر نبود دبیرستان در روستاهای جابهجاشده باشد که مشکلات عدیدهای را درزمینۀ ادامه تحصیل دانش آموزان بهخصوص دختران ایجاد کرده است. ولی میزان رضایت پاسخگویان از شاخصهای کیفیت انسجام اجتماعی با میانگین 3.508 و کیفیت سلامت و امنیت با میانگین 2.793 در سطح نسبتاً مناسبی محاسبهشده است. در کل نیز در بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 2.717 بیشترین میزان رضایت پاسخگویان از شرایط موجود وجود داشته است. مصاحبههای صورت گرفته با اهالی نشان داد که ساکنین از مشارکت در جهت دریافت امتیازات از نهادهای دولتی بهره میبرند که میانگین 2.646 برای شاخص کیفیت مشارکت نیز تا حدودی این امر را تأیید میکند.
جدول 5- ارزیابی وضعیت شاخصهای کیفیت زندگی از دیدگاه روستاییان (درصد)
شاخص
|
خیلی کم
|
کم
|
متوسط
|
زیاد
|
خیلی زیاد
|
میانگین
|
انحراف معیار
|
کای
اسکوئر
|
کیفیت اشتغال
|
23.6
|
16.7
|
35.4
|
12.5
|
11.8
|
2.297
|
0.826
|
0.000
|
کیفیت درآمد و ثروت
|
18.8
|
34.7
|
28.5
|
15.3
|
2.8
|
2.036
|
0.574
|
0.000
|
کیفیت آموزش
|
18.1
|
34.7
|
44.4
|
2.1
|
.7
|
2.386
|
0.666
|
0.000
|
کیفیت سلامت و امنیت
|
4.2
|
25.0
|
48.6
|
20.8
|
1.4
|
2.793
|
0.549
|
0.000
|
کیفیت مشارکت
|
8.3
|
26.4
|
26.4
|
29.9
|
9.0
|
2.646
|
0.695
|
0.000
|
کیفیت اوقات فراغت
|
8.3
|
37.5
|
37.5
|
13.9
|
2.8
|
2.182
|
0.546
|
0.000
|
کیفیت انسجام اجتماعی
|
2.1
|
19.4
|
27.1
|
38.2
|
13.2
|
3.508
|
0.750
|
0.000
|
کیفیت مسکن
|
6.3
|
11.8
|
22.2
|
43.1
|
16.7
|
2.603
|
0.555
|
0.000
|
کیفیت زیرساخت
|
7.6
|
19.4
|
27.8
|
26.4
|
18.8
|
2.981
|
0.741
|
0.001
|
کیفیت محیط
|
15.3
|
27.8
|
36.1
|
17.4
|
3.5
|
2.218
|
0.691
|
0.000
|
کیفیت بستر طبیعی
|
7.7
|
35.4
|
38.2
|
12.5
|
6.3
|
2.537
|
0.581
|
0.000
|
مأخذ: یافتههای پژوهش، 1397
برای بررسی بعد کالبدی- فضایی کیفیت زندگی در روستاهای نمونه از 14 گویه در قالب 3 شاخص کیفیت مسکن، کیفیت زیرساخت و کیفیت محیط استفاده شد. با توجه به نتایج بهدستآمده میانگین شاخص کیفیت محیط (2.21) کمتر از میانه نظری (یعنی 3) است که میتواند به خاطر میزان پاکیزگی و نظافت روستا، کیفیت جمعآوری و دفع زباله در روستا، کیفیت دفع آبهای سطحی باشد، چراکه وضعیت سامانه دفع فاضلاب و جمعآوری آبهای سطحی نسبت به قبل بهبودیافته است و به ترتیب 58 درصد و 61 درصد از ساکنین روستاهای نمونه از وضعیت موجود سامانه دفع فاضلاب و جمعآوری آبهای سطحی رضایت نسبتاً بالایی داشتهاند؛ ولی میزان رضایت پاسخگویان از شاخصهای کیفیت مسکن با میانگین 2.6 و کیفیت زیرساخت با میانگین 2.98 در سطح نسبتاً مناسبی محاسبهشده است. مطالعات و بررسیهای بهعملآمده در این خصوص نیز نشان میدهد که مسکن جدید نسبت به مساکن قبلی روستاییان از جنبههای مختلف (کیفیت مصالح، میزان تجهیزات و امکانات، میزان نظارت بر ساختوساز و ...) تغییر کرده ولی این مساکن جدید با ادامه فعالیتهای قبلی روستاییان چندان سازگاری ندارد. همچنین بیش از 73 درصد از مردم نظارت بر ساختوساز را نیز در مقایسه با گذشته بسیار خوب و مؤثر توصیف کردهاند و حدود 54 درصد از سکونت در خانه جدید احساس امنیت میکنند. به لحاظ زیرساختی نیز پاسخگویان رضایت نسبتاً بالایی داشتهاند. در کل نیز در بعد کالبدی- فضایی با میانگین 2.655 رضایت نسبی پاسخگویان از شرایط موجود وجود دارد. برای بررسی بعد بستر محیط طبیعی کیفیت زندگی در روستاهای نمونه از 7 گویه در قالب شاخص کیفیت زمین، استفاده شد. با توجه به نتایج بهدستآمده میزان رضایت پاسخگویان از کیفیت زمین با میانگین 2.537 در حد متوسط و نزدیک به میانه نظری است. نتایج بهدستآمده از آزمون کای اسکوئر (خی دو) در سطح معناداری بیش از 95 درصد بیانگر نزدیکی فراوانی مشاهدهشده با فراوانی مورد انتظار در اکثر ابعاد و شاخصها بر سطح کیفیت زندگی روستاییان نمونه است.
3-2- توزیع فضایی ابعاد کیفیت زندگی در سطح روستاهای نمونه
نتایج بررسی دیدگاه پاسخگویان در رابطه با ابعاد کیفیت زندگی در سطح روستاهای نمونه مشخص شد که در بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 2.717 بالاترین و در بعد اقتصادی با میانگین 2.15 کمترین سطح رضایتمندی از شرایط موجود وجود دارد. کیفیت زندگی نیز با میانگین 2.576 در سطح متوسط است (جدول 6).
جدول 6- توزیع فضایی ارزیابی وضعیت ابعاد کیفیت زندگی از دیدگاه روستاییان (میانگین)
نام روستا
|
اقتصادی
|
اجتماعی- فرهنگی
|
کالبدی- فضایی
|
بستر طبیعی
|
کیفیت زندگی
|
اردکول
|
1.57
|
2.83
|
2.76
|
2.51
|
2.55
|
افین
|
2.17
|
2.57
|
2.75
|
2.62
|
2.54
|
پایهان
|
2.28
|
2.51
|
2.57
|
2.42
|
2.47
|
پردان
|
2.40
|
2.73
|
2.62
|
2.43
|
2.60
|
دارج علیا
|
2.17
|
2.93
|
2.47
|
2.64
|
2.63
|
مهمان شهر
|
2.30
|
2.93
|
2.63
|
2.58
|
2.69
|
کل جامعه نمونه
|
میانگین
|
2.15
|
2.717
|
2.655
|
2.537
|
2.576
|
انحراف معیار
|
0.616
|
0.438
|
0.471
|
0.581
|
0.365
|
مقدار کای اسکوئر
|
71.33
|
79.88
|
90.17
|
122.75
|
63.11
|
سطح معناداری
|
0.000
|
0.000
|
0.000
|
0.000
|
0.047
|
مأخذ: یافتههای پژوهش، 1397
همچنین با توجه به نتایج پژوهش مشخص شد روستای مهمان شهر و دارج علیا با میانگین 2.93 بالاترین سطح رضایتمندی از شاخصهای اجتماعی – فرهنگی را دارد و روستای اردکول با میانگین 1.57 پایینترین سطح رضایتمندی را در بعد اقتصادی داشته است. روستای مهمان شهر با میانگین 2.69 بالاترین و روستای پایهان با میانگین 2.47 کمترین سطح کیفیت زندگی را دارد این میتواند درنتیجه مناسبتر بودن راهبرد تجمیع نسبت به راهبرد جابهجایی در سطح روستاهای نمونه باشد در واقع راهبرد جابجایی در روستاهای نمونه نیز با مشکلات اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی همراه بوده است به طوری که در روستاهای پایهان و پردان سطح کیفیت زندگی به نسبت پایینتر از سایر روستاهای نمونه است.
3-3- ارزیابی شاخصهای تحقیق در کیفیت زندگی جامعه روستایی نمونه
برای بررسی نرمال بودن متغیرها از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف استفادهشده است؛ که با توجه به نتایج این آزمون عمده دادهها نرمال بوده است؛ بنابراین میتوان برای به دست آوردن وضعیت متغیرهای تحقیق در هر یک از شاخصهای موردنظر، میانگین نظرات روستاییان مورد مقایسه قرارداد و برای این منظور از آزمون T تک نمونهای استفاده شد. با توجه به طیف 5 گزینهای لیکرت در سؤالات تحقیق، عدد 3 بهعنوان میانه نظری ارزیابی شاخصهای کیفیت زندگی از دیدگاه روستاییان انتخاب شد. بر اساس نتایج آزمون T، مقدار آماره T در تمام شاخصها به جز کیفیت انسجام اجتماعی پایینتر از مقدار متوسط (یعنی 3) است؛ بنابراین برای ارزیابی شاخصها عدد 3 بهعنوان میانه نظری در نظر گرفته شد و آزمون T تک نمونهای دوباره انجام شد، که نتایج در جدول 7 آمده است.
جدول 7- ارزیابی میزان اهمیت شاخصهای مؤثر در سطح کیفیت زندگی از نظر روستاییان
شاخصها
|
استاندارد آزمون = 3
|
مقدارآماره t
|
درجه آزادی
|
سطح معناداری
|
اختلاف میانگین
|
فاصله اطمینان 95% اختلاف
|
پایین
|
بالا
|
کیفیت اشتغال
|
10.22-
|
143
|
0.000
|
0.70-
|
0.84-
|
0.57-
|
کیفیت درآمد و ثروت
|
20.14-
|
143
|
0.000
|
0.96-
|
1.06-
|
0.87-
|
کیفیت آموزش
|
11.05-
|
143
|
0.000
|
0.61-
|
0.72-
|
0.50-
|
کیفیت سلامت و امنیت
|
4.53-
|
143
|
0.000
|
0.21-
|
0.30-
|
0.12-
|
کیفیت مشارکت
|
6.12-
|
143
|
0.000
|
0.35-
|
0.47-
|
0.24-
|
کیفیت اوقات فراغت
|
17.98-
|
143
|
0.000
|
0.82-
|
0.91-
|
0.73-
|
کیفیت انسجام اجتماعی
|
8.14
|
143
|
0.000
|
0.51
|
0.38
|
0.63
|
کیفیت مسکن
|
8.59-
|
143
|
0.000
|
0.40-
|
0.49-
|
0.31-
|
کیفیت زیرساخت
|
0.32-
|
143
|
0.753
|
0.02-
|
0.14-
|
0.10
|
کیفیت محیط
|
13.59-
|
143
|
0.000
|
0.78-
|
0.90-
|
0.67-
|
کیفیت بستر طبیعی
|
9.56-
|
143
|
0.000
|
0.46-
|
0.56-
|
0.37-
|
مأخذ: یافتههای تحقیق، 1397
یکی از شاخصهای مهم در افزایش کیفیت زندگی جامعه روستایی نمونه، انسجام اجتماعی است بطوریکه در شاخص انسجام اجتماعی، مقدار آماره T 14/8 و مقدار سطح معنیداری برابر با 000/0 که از 05/0 کمتر است و با توجه به میانگین مربوطه که بیشتر از 3 است، با اطمینان 95 درصد میتوان گفت که روستاییان شاخص انسجام اجتماعی را در افزایش کیفیت زندگی مهم دانستهاند. لازم به ذکر است که مقدار آماره T در شاخصهای کیفیت زیرساخت، سلامت و امنیت، مشارکت و مسکن نیز از نظر روستاییان مهمتر از سایر شاخصها تشخیص دادهشده است. لازم به ذکر است که در شاخص کیفیت بستر طبیعی سطح معناداری بیشتر از 05/0 است.
3-4- بررسی تفاوت سکونتگاههای روستایی موردمطالعه از نظر شاخصهای کیفیت زندگی
برای مقایسه میانگینها باهم از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) استفادهشده است. البته قبل از انجام این آزمون، نرمال بودن متغیرها با آزمون کلموگروف- اسمیرنوف بررسی شد که نرمال بودن دادههای کیفیت زندگی تائید شد. با توجه به نتایج آزمون آنالیز واریانس، نسبت F که در جدول 8، برای هر شاخص مشخصشده است، نشان میدهد که سطح معناداری در 7 شاخص کیفیت اشتغال، کیفیت درآمد، کیفیت آموزش، کیفیت مشارکت، کیفیت انسجام اجتماعی، کیفیت زیرساخت و کیفیت محیط پایینتر از 0.05 است، نتایج آزمون معنیدار اسـت (= Sig<0/05)؛ یعنی فرض H1 رد و فرض H0 پذیرفته میشود، بنابراین در سـطح اطمینـان 95 درصد، این شاخصها، تفـاوت معنیداری بین سه سیاست اسکان مجدد به لحاظ سطح کیفیت زندگی وجود دارد و سطح رضایتمندی پاسخگویان از کیفیت زندگی در هر سه الگوی اسکان مجدد تا حدودی یکسان نیست، ولی در سایر شاخصها بین رضایتمندی پاسخگویان از کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود ندارد.
جدول 8- نتایج آزمون آنالیز واریانس در بین سیاستهای سهگانه اسکان مجدد
شاخص
|
منبع متغیر
|
مجموع مربع
|
درجه آزادی
|
میانگین مربع
|
F
|
سطح معناداری
|
کیفیت اشتغال
|
بین گروهی
|
8.644
|
2
|
4.322
|
6.859
|
0.001
|
درون گروهی
|
88.852
|
141
|
0.630
|
کل
|
97.496
|
143
|
|
کیفیت درآمد
|
بین گروهی
|
5.010
|
2
|
2.505
|
8.378
|
0.000
|
درون گروهی
|
42.162
|
141
|
0.299
|
کل
|
47.172
|
143
|
|
کیفیت آموزش
|
بین گروهی
|
5.095
|
2
|
2.548
|
6.152
|
0.003
|
درون گروهی
|
58.386
|
141
|
0.414
|
کل
|
63.481
|
143
|
|
کیفیت سلامت و امنیت
|
بین گروهی
|
1.399
|
2
|
0.700
|
2.368
|
0.097
|
درون گروهی
|
41.655
|
141
|
0.295
|
کل
|
43.054
|
143
|
|
کیفیت مشارکت
|
بین گروهی
|
6.235
|
2
|
3.118
|
6.997
|
0.001
|
درون گروهی
|
62.827
|
141
|
0.446
|
کل
|
69.063
|
143
|
|
کیفیت اوقات فراغت
|
بین گروهی
|
0.199
|
2
|
0.099
|
0.330
|
0.719
|
درون گروهی
|
42.434
|
141
|
0.301
|
کل
|
42.633
|
143
|
|
کیفیت انسجام اجتماعی
|
بین گروهی
|
6.697
|
2
|
3.348
|
6.406
|
0.002
|
درون گروهی
|
73.693
|
141
|
0.523
|
کل
|
80.390
|
143
|
|
کیفیت مسکن
|
بین گروهی
|
1.249
|
2
|
0.625
|
2.060
|
0.131
|
درون گروهی
|
42.750
|
141
|
0.303
|
کل
|
44.000
|
143
|
|
کیفیت زیرساخت
|
بین گروهی
|
3.643
|
2
|
1.821
|
3.434
|
0.035
|
درون گروهی
|
74.783
|
141
|
0.530
|
کل
|
78.426
|
143
|
|
کیفیت محیط
|
بین گروهی
|
7.575
|
2
|
3.788
|
8.796
|
0.000
|
درون گروهی
|
60.718
|
141
|
0.431
|
کل
|
68.293
|
143
|
|
کیفیت زمین
|
بین گروهی
|
0.909
|
2
|
0.454
|
1.351
|
0.262
|
درون گروهی
|
47.394
|
141
|
0.336
|
کل
|
48.302
|
143
|
|
با توجه به معنادار بودن اختلاف میانگین نظرات روستاییان در شاخصهای کیفیت زندگی، جهت بررسی اینکه کدام جفت از میانگینهای مربوط به شاخصها با یکدیگر تفاوت معناداری دارند، از آزمون توکی استفاده گردید و بهمنظور جلوگیری از اطاله بحث فقط به مواردی پرداختیم که اختلاف میانگین در آنها معنادار شده است؛ لذا شاخصهایی که اختلاف معناداری در سه الگو نداشت در جدول 9 حذفشده است.
جدول 9- مقایسه میانگین احساس رضایت از کیفیت زندگی در الگوهای اسکان مجدد (نتایج آنالیز واریانس یکطرفه)
شاخص
|
(I) الگو
|
میانگین (I)
|
(J) الگو
|
تفاوت میانگین روستاها (I-J)
|
سطح معناداری
|
95% Confidence Interval
|
سیاست
|
میانگین (J)
|
Lower Bound
|
Upper Bound
|
کیفیت اشتغال
|
جابهجایی
|
2.58
|
تجمیع
|
2.30
|
0.278
|
0.175
|
0.089-
|
0.645
|
بازسازی
|
1.93
|
*0.649
|
0.001
|
0.234
|
1.064
|
کیفیت درآمد
|
جابهجایی
|
2.14
|
تجمیع
|
2.15
|
0.004-
|
0.999
|
0.257-
|
0.249
|
بازسازی
|
1.72
|
*0.425
|
0.002
|
0.139
|
0.711
|
تجمیع
|
2.15
|
جابهجایی
|
2.14
|
0.004
|
0.999
|
0.249-
|
0.257
|
بازسازی
|
1.74
|
*0.429
|
0.001
|
0.159
|
0.699
|
کیفیت آموزش
|
جابهجایی
|
2.51
|
تجمیع
|
2.17
|
*0.345
|
0.019
|
0.047
|
0.643
|
بازسازی
|
2.59
|
0.071-
|
0.871
|
0.408-
|
0.266
|
تجمیع
|
2.17
|
جابهجایی
|
2.51
|
*0.345-
|
0.019
|
0.643-
|
0.047-
|
بازسازی
|
2.59
|
*0.416-
|
0.006
|
0.734-
|
0.099-
|
کیفیت مشارکت
|
بازسازی
|
2.99
|
جابهجایی
|
2.47
|
*0.520
|
0.002
|
0.171
|
0.870
|
تجمیع
|
2.57
|
*0.428
|
0.007
|
0.098
|
0.757
|
انسجام اجتماعی
|
جابهجایی
|
3.22
|
تجمیع
|
3.57
|
*0.350-
|
0.038
|
0.684-
|
0.015-
|
بازسازی
|
3.77
|
*0.556-
|
0.002
|
0.934-
|
0.177-
|
کیفیت زیرساخت
|
بازسازی
|
3.24
|
جابهجایی
|
2.84
|
*0.404
|
0.035
|
0.023
|
0.785
|
تجمیع
|
2.93
|
0.315
|
0.098
|
0.044-
|
0.675
|
کیفیت محیط
|
بازسازی
|
1.83
|
جابهجایی
|
2.38
|
*0.548-
|
0.001
|
0.891-
|
0.205-
|
تجمیع
|
2.33
|
*0.505-
|
0.001
|
0.828-
|
0.181-
|
(*اختلاف میانگینها در سطح احتمال 05/0 معنیدار است).
همانگونه که نتایج آزمون توکی نشان میدهد، در شاخص کیفیت اشتغال، بین میانگین الگوی جابهجایی با الگوی بازسازی اختلاف معناداری وجود دارد ولی الگوی تجمیع با دو الگوی بازسازی و جابهجایی تفاوت معنادار ندارد. در شاخص کیفیت درآمد، بین میانگین الگوی جابهجایی با الگوی بازسازی و الگوی تجمیع و بازسازی اختلاف معناداری وجود دارد ولی الگوی تجمیع با الگوی جابهجایی تفاوت معنادار ندارد. در شاخص کیفیت آموزش، تنها بین میانگین الگوی جابهجایی با الگوی بازسازی تفاوت معنادار ندارد. در شاخص کیفیت مشارکت و کیفیت محیط، بین میانگین الگوی بازسازی با الگوی تجمیع و جابجایی، در شاخص کیفیت انسجام اجتماعی، بین میانگین الگوی جابجایی با الگوی بازسازی و تجمیع و در شاخص کیفیت زیرساخت، بین میانگین الگوی بازسازی با الگوی جابجایی اختلاف معناداری وجود دارد.
4- نتیجهگیری
کشور ایران به دلیل تنوع قابل توجه شرایط طبیعی و جغرافیایی خود دارای سکونتگاههای روستایی بسیار متنوع میباشد. این مسئله لزوم جابهجایی و اسکان مجدد را برای روستاها در برابر بلایای طبیعی اعم از سیل، زمینلرزه، رانش و لغزش اجتنابناپذیر میسازد. در این مطالعه، اثرات راهبرد اسکان مجدد بر کیفیت زندگی ساکنان روستاهای جابهجاشده موردبررسی قرار گرفت. مقایسه سه الگوی بازسازی، جابهجایی و تجمیع روستاها در منطقه موردمطالعه نشان داد که هر یک از الگوهای موردمطالعه مزایا و معایبی دارند و هیچکدام از الگوها نتوانستهاند در تمامی قلمروها در کیفیت زندگی جوامع موردمطالعه بهبود چشمگیری ایجاد کنند. نتایج بررسی دیدگاه پاسخگویان در رابطه با ابعاد کیفیت زندگی در سطح روستاهای نمونه مشخص شد که در بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 2.717 بالاترین و در بعد اقتصادی با میانگین 2.15 کمترین سطح رضایتمندی از شرایط موجود وجود دارد. کیفیت زندگی نیز با میانگین 2.576 در سطح متوسط است. این نتایج با یافتههای فال سلیمان و همکاران (1391)، رضوانی و همکاران (1391)، پهلوانزاده و همکاران (1391) و حاجی نژاد و همکاران (1394) همسو میباشد.
نتایج آزمون T تک نمونهای نیز نتایج فوق را تأیید کرد و نتایج نشان داد که یکی از شاخصهای مهم در افزایش کیفیت زندگی جامعه روستایی نمونه، انسجام اجتماعی است بطوریکه در شاخص انسجام اجتماعی، مقدار آماره T 14/16 و مقدار سطح معنیداری برابر با 000/0 که از 05/0 کمتر است. همچنین مقدار آماره T در شاخصهای کیفیت زیرساخت، سلامت و امنیت، مشارکت و مسکن نیز از نظر روستاییان مهم تشخیص دادهشده است. لازم به ذکر است که در شاخص کیفیت بستر طبیعی سطح معناداری بیشتر از 05/0 است. نتایج به دست آمده با یافتههای حاجی نژاد و همکاران (1394. ب) مطابقت دارد.
همچنین با توجه به نتایج پژوهش مشخص شد روستای مهمان شهر و دارج علیا با میانگین 2.93 بالاترین سطح رضایتمندی از شاخصهای اجتماعی – فرهنگی را دارد و روستای اردکول با میانگین 1.57 پایینترین سطح رضایتمندی را در بعد اقتصادی داشته است. روستای مهمان شهر با میانگین 2.69 بالاترین و روستای پایهان با میانگین 2.47 کمترین سطح کیفیت زندگی را دارد این میتواند درنتیجه مناسبتر بودن سیاست تجمیع نسبت به سیاست جابهجایی در سطح روستاهای نمونه باشد. با توجه به نتایج آزمون آنالیز واریانس، که بین سطح کیفیت زندگی با الگوی اسکان مجدد در روستاهای نمونه تفاوت معناداری وجود ندارد ولی سطح معناداری در 7 شاخص کیفیت اشتغال، کیفیت درآمد، کیفیت آموزش، کیفیت مشارکت، کیفیت انسجام اجتماعی، کیفیت زیرساخت و کیفیت محیط پایینتر از 0.05 است، بنابراین در سـطح اطمینـان 95 درصد، این شاخصها، تفـاوت معنیداری بین سه سیاست اسکان مجدد به لحاظ سطح کیفیت زندگی وجود دارد و سطح رضایتمندی پاسخگویان از کیفیت زندگی در هر سه الگوی اسکان مجدد تا حدودی یکسان نیست، ولی در سایر شاخصها بین رضایتمندی پاسخگویان از کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود ندارد. این نتایج با مطالعات محمدی استادکلایه و همکاران (1396) و حیدری ساربان و همکاران (1395) همسو میباشد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت سیاستهای اسکان مجدد نباید تنها به معنای جبران مالی یا ارائه وسایل زندگی تلقی شود. بلکه باید همه زمینهها و جنبههای زندگی (مالی، شغلی، آموزشی، اجتماعی، فرهنگی، محیطی و کالبدی و ...) را در برگیرد تا در طول فرآیند اجرای طرح موجب کاهش مشقت و سختی افراد شود. یافتههای تحقیق نشان میدهد که به دلیل عدم توجه جدی به امور اشتغالزایی و محدودیت منابع آبوخاک از یکسو و نابرابری در بهرهمندی از فرصتهای شغلی محدودی که در بخش خدمات دولتی ایجادشده از سوی دیگر، اجتماعات جابهجاشده به بهرهبرداری مجدد از منابع موجود در مکانهای قبلی روی آورده و همچنان به مهاجرتهای فصلی به سایر مکانها ازجمله شهرهای بزرگ ادامه میدهند. افزایش فاصله بین مزارع و محل سکونت سبب شده است که زارعان وقت بیشتری جهت رفتوآمد بین مزارع و محل سکونت خود صرف کنند که این صرف وقت بیشتر در رسیدن به مزرعه بهنوعی در افزایش هزینههای تولید نیز مؤثر است. لذا لازم است منابع معیشتی مناسب بهعنوان جایگزین در نظر گرفته شود و به نزدیکی محل جدید و محصولات، ارتباط با مراکز اقتصادی و بازار کار و خدمات توجه لازم مبذول گردد و فضای زیستی با الگوهای زیستی متناسب و سازگار باشد. قلمرو اشتغال با توجه به اینکه امتیاز پایینتری را در بین قلمروهای موردبررسی کیفیت زندگی به خود اختصاص داده است، نیاز به بررسی و توجه بیشتری دارد. آموزش مشاغل مهارتی و فنی به روستاییان بهویژه جوانان، ایجاد تنوع شغلی و ایجاد بیمههای کمهزینه شغلی مخصوص روستاییان برای افزایش ضریب امنیت شغلی ازجمله پیشنهادهایی است که میتوان جهت بهبود این قلمرو در منطقه موردمطالعه ارائه داد.
در پایان این نکته قابل ذکر است که فارغ از انتخاب هر الگویی برای اسکان مجدد، توجه به وجود شرایط زیستی در محل جدید برای برخورداری از شرایط کار و زندگی مردم در یک سکونتگاه زیست پذیر از بیشترین اهمیت برخوردار است و باید تلاش برنامه ریزان بر فراهم ساختن کیفیت مناسب زندگی در سکونتگاه جدید – با هر الگویی از اسکان مجدد- باشد.
[3] Paton et al, 2010: 185
[11] In-site Reconstruction
[13] Continuous development
[17] Baycanlevent and Nijkamp