تعداد نشریات | 49 |
تعداد شمارهها | 1,844 |
تعداد مقالات | 19,504 |
تعداد مشاهده مقاله | 9,285,014 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 6,516,517 |
تاریخ و فرم ادبی: تأملی در شکلشناسی «دارابنامۀ» بیغمی | ||
جستارهای نوین ادبی | ||
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 21 شهریور 1402 | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی. | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22067/jls.2023.82886.1438 | ||
نویسنده | ||
فواد مولودی* | ||
گروه مطالعات ادبی. پژوهشکده تحقیق و توسعۀ علوم انسانی (سازمان سمت) | ||
چکیده | ||
«دارابنامه» از محمد بیغمی، پس از «سمک عیار»، مهمترین و مفصلترین متن «عیاری ـ پهلوانی» در تاریخ ادبیات فارسی است. منظور از «متون عیاری ـ پهلوانی» متون منثور روایی و بلند است که کنش توأمان عیار و پهلوان در آن، متن روایی را میسازد. در ظاهر، به نظر میرسد این قصۀ بلند در ادامۀ همان سلسله روایتهای منظوم و منثور در باب خاندان داراب باشد که در سنت شاهنامهنویسی و روایتسازی منثور و تاریخنگاری فارسی و عربی بارها به آن پرداخته شده است؛ اما تأمل در فرم این قصۀ بلند، دو نکتۀ پنهان را بر ما آشکار میسازد: نخست اینکه، کلیت فرم در «دارابنامه» بر همان الگوی روایی «سمک عیار» استوار است نه دارابنامۀ طرسوسی و دیگر قصص مربوط به خاندان داراب؛ و نکتۀ دوم و مهمتر اینکه، احتمالاً فرم روایی «دارابنامۀ بیغمی» که مبتنی بر کار و کردار شاه/پهلوان اصلی در پیرنگ اصلی، و شاه/پهلوانان فرعی در خردهپیرنگهای موازی است صورت انضمامی نظام «ملوکالطوایف» اشکانی و فرهنگ پهلوانی آنان باشد. بنا بر این احتمال، شاید بتوان گفت که علیرغم کمبود اطلاعات تاریخی مورخان قدیم در باب اشکانیان، «فرم ادبی» توانسته است حامل کلیتی از جهان اشکانیان باشد و آن را در تاریخ عبور دهد. در این صورت، پهلوانیهای «فیروزشاه» و پهلوانان و عیاران همراه او، نه فقط تخیلی روایی برای مرهم نهادن بر زخمهای تاریخی دوران اسکندر مقدونی، بلکه به طریق اولی، یادگار پهلوانیهای اشکانیان در شکست بقایای اسکندر در ایران، و تلاششان برای حفظ «ایرانشهر» بوده و در اصل، ارتباطی به خاندان داراب نداشته است. | ||
کلیدواژهها | ||
دارابنامه؛ متن عیاری ـ پهلوانی؛ فرم ادبی؛ ایدۀ پیشینی؛ اشکانیان | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 16 |